پایگاه بسیج ذوالفقار (شهرستان ارومیه)

حوزه 3 شهری شهید مهدی امینی

۵ مطلب با موضوع «بیانات امام خامنه ای» ثبت شده است

   برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:
تبیین علل مبارزه‌ی ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا بر اساس بیانات رهبر انقلاب

چرا با آمریکا دشمن هستیم؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با دانش‌آموزان و دانشجویان در آستانه‌ی روز ملی مبارزه با استکبار جهانی فرمودند: «مبارزه‌ی با استکبار در انقلاب اسلامی و در میان ملّت ما یک حرکت معقول و منطقی و دارای پشتوانه‌ی علمی، و یک حرکت خردمندانه است... مرگ بر آمریکای شما، این فریادی که ملّت ایران میکشند، این دارای یک پشتوانه و عقبه‌ی منطقی و قوی است؛ دارای پشتوانه‌ی عقلانی است. معلوم هم هست که مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّه‌ی ملّتها [هستند]، یعنی مرگ بر سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانه‌ی عقلانی است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است، تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق است.» در یادداشت زیر، مبانی مبارزه‌ی جمهوری اسلامی ایران با طاغوت اعظم یعنی ایالات متحده‌ی آمریکا مرور شده است.

* مبارزه با دولت آمریکا نه ملّت آمریکا

استکبارستیزی و مقابله با زورگویی‌های قدرت‌های مستکبر به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اصول و اهداف انقلاب اسلامی همواره مورد تأکید حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی بوده و می‌باشد. رهبری در تبیین این مبارزه، با تفکیک دولت آمریکا از ملّت آن منظور خود از مقابله‌ با استکبار را به‌صورت شفاف و صریح بیان کرده‌اند:
«ما هم که اسم آمریکا را بارها مى‌آوریم؛ ملّت ما، خود ما؛ [چون‌] مسئله‌ى آمریکا به‌خاطر استکبار است، چون آمریکا یک دولت استکبارى است، چون روش [آمریکا] استکبارى است؛ ما با آمریکا به‌عنوان یک مجموعه‌ى جغرافیایى یا به‌عنوان یک ملّت، به‌عنوان یک مجموعه‌ى انسانى هیچ مسئله‌اى نداریم، آن هم مثل بقیّه‌ى کشورها؛ مسئله‌ى ما با آمریکا، مسئله‌ى استکبار آمریکایى است؛ مستکبرند، متکبّرند، زورگویند، زیاده‌طلبند.»[۱]


ایشان با اشاره به عنصر «استکبار» در رفتار دولت آمریکا این موضوع را نقطه‌ی کانونی مبارزه‌ی نظام اسلامی با آمریکا معرفی می‌کنند:
«ما با ملّت آمریکا هم -با اینکه دولت آمریکا دولتِ مستکبر و دشمن، بدخواه و کینه‌ورز نسبت به ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی است- هیچ دشمنی نداریم؛ آنها هم مثل بقیّه‌ی ملّتهایند. آنچه نقطه‌ی مقابل نظام اسلامی است، استکبار است. جهت‌گیری خصومتهای نظام اسلامی، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم، ما با استکبار مبارزه میکنیم.»[۲]

اساساً چالش و درگیری اصلی انقلاب و نظام اسلامیِ با دولت آمریکا به دلیل وجود همین «روحیه‌ی استکباری» در دولتمردان آمریکایی بوده و چون این رویه‌ی استکباری تغییری نکرده لاجرم درگیری و مبارزه نیز ادامه یافته است. فقدان فهم درست و اصولی از علت این دشمنی زمینه‌ساز اعوجاج، بدفهمی و عملکرد نادرست در تحولات گوناگون سیاسی و بین‌المللی و ... می‌شود. بر همین اساس، تمرکز بر روی این موضوع و تبیین درست آن به‌خصوص با تغییرات نسلی اتفاق افتاده از زمان پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت بیشتری نیز یافته است. نوجوان و جوانِ امروزی به برکت استقلال و عزت به دست آمده از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی، اساساً نفوذ، دخالت و غارتگری دولت‌هایی چون آمریکا در ایران را به‌صورت عینی و ملموس لمس نکرده و این، اهمیت موضوع را دوچندان می‌کند:
«مسئله‌ی ستیزه‌ی با استکبار و روز ملّی استکبارستیزی یک مسئله‌ی اساسی است، یک مسئله‌ی برخاسته‌ی از تحلیل درست و حرف درست است... معلوم باشد چرا ملّت ایران با استکبار مخالف است؛ چرا با رویکردهای ایالات متّحده‌ی آمریکا مخالف است؛ این بیزاری ناشی از چیست؛ این را جوانِ امروز بایستی بدرستی و با تحقیق بفهمد.»[۳]
در ادامه با استفاده از بیانات رهبری به بازشکافی علتِ دشمنی ملت ایران و جمهوری اسلامی با استکبار پرداخته و به سؤال «چرا با آمریکا دشمنیم؟» پاسخ داده شده است.

* وقتی از استکبار حرف می‌زنیم، از چه چیزی حرف می‌زنیم؟
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عملاً تنها ایدئولوژی معارض با جریان مسلط لیبرال سرمایه‌داری، ایدئولوژی مارکسیسم و ادبیات چپ بود. کلیدواژه‌ی پرتکرارِ «امپریالیسم» مهم‌ترین واژه‌ای بود که انقلابیون و عدالت‌خواهان در ایران و سایر نقاط دنیا برای شناسایی و محکوم‌کردن زیاده‌خواهی‌ها و ظلم‌های قدرت‌های زورگو و چپاول‌گر به کار می‌بردند. اما از آنجا که مارکسیسم و چپ‌گرایی نیز مانند لیبرال سرمایه‌داری در مبانی و مبادی مادی و سکولار ریشه داشت در عرصه‌ی عمل خود به انواع جدیدی از زورگویی و زیاده‌خواهی تبدیل شد و نتوانست راه رهایی را پیش روی مستضعفان و عدالت‌خواهان در نقاط مختلف دنیا بگشاید. لشگرکشی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان و همدستی و مشارکت دو قطب اصلی نظام‌های سرمایه‌داری و مارکسیستی با صدام در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران شاهد این مدعا است.

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ادبیاتِ جدیدی بر اساس بینش دینی برای مبارزه با ظلم و استعمار پدید آمد. یکی از نقاط اوج این ادبیاتِ جدید بازآفرینی و فراگیرسازی «کلیدواژه‌ی قرآنی استکبار» بود.

یادداشت:
روش‌های استکبار برای مقابله با جریان حق

اما مفهوم استکبار دقیقاً به چه ویژگی‌ها و خصوصیاتی در روحیه و رفتار قدرت‌های زورگو و زیاده‌خواه اشاره دارد؟ به تعبیر دیگر وقتی از استکبار حرف می‌زنیم دقیقاً از چه چیزی حرف می‌زنیم؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استفاده از فرهنگ قرآنی به «مفهوم‌شناسی استکبار» پرداخته‌ و دولت آمریکا را «رأس استکبار» معرفی می‌کنند:
«استکبار یک واژه‌ی قرآنی است که در قرآن درباره‌ی امثال فرعون و گروه‌های بدخواه و معارض حقّ و حقیقت به‌کار رفته است. استکبار در گذشته هم بوده است، تا امروز هم وجود دارد. استخوان‌بندی استکبار در همه‌ی دوره‌ها یکی است؛ البتّه شیوه‌ها و خصوصیّات و روشها در هر زمانی تفاوت میکند. امروز هم نظام استکباری وجود دارد؛ رأس استکبار هم در دنیا، دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا است.»[۴]

همچنین مداخله‌گری و تحمیل‌گری بر ملت‌ها یکی دیگر از جنبه‌های مهم در مفهوم استکبار است:
«استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمه‌ی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسانها و ملّتهای دیگر را دارد، در همه‌ی کارهای آنها مداخله میکند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد میداند، حقّ تحمیل بر ملّتها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ‌کس نیست؛ این معنای مستکبر است... دولت آمریکا یک دولت استکباری است.»[۵]

چنانکه از بیانات رهبر انقلاب فهم می‌شود روحیه‌ی استکباری و زیاده‌خواهی مستکبرین در طول تاریخ وجود داشته و فقط مخصوص به شرایط امروز نیست و به همین سبب درگیری جبهه‌ی حق با جریان استکبار و طاغوت هم همواره وجود داشته و تا نابودی کامل استکبار نیز ادامه خواهد داشت:
«نظام اسلامی با استکبار طرف است. از زمان ابراهیم خلیل و نوح پیغمبر و پیغمبران بزرگ و پیغمبر اسلام تا امروز هم همین بوده: جبهه‌ی حق در مقابل استکبار قرار داشته است.»[۶]
درگیری نظام اسلامی با استکبار هم در ادامه‌ی همین «نبرد تاریخی» است:
«امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار -که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد- همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعه‌ی اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی، امّت اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان [هستیم‌]؛ و دستگاه‌های شیطانی زمان یک جبهه‌اند و طبعاً با یک‌چنین حرکتی مخالفند. [بنابراین] کارشکنی میکنند، اذیت میکنند، تهدید میکنند.»[۷]

* جلوه‌های روحیه‌ استکباری در رفتار دولت آمریکا
چنانکه پیش از این اشاره شد «رأس استکبار» در دنیای امروز  دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا است. مجموعه تحولاتی که به‌خصوص بعد از جنگ جهانی دوم روی داد باعث شد در نظم ناعادلانه و غیرانسانیِ حاکم بر دنیا، دولت آمریکا پیشتاز استعمار نو، فرانو و ظلم به ملتها گردد.

ویژگی‌هایی که در فرهنگ و آموزه‌های دینی برای روحیه‌ی استکباری ذکر شده امروزه در مبانی، عملکرد و رفتار دولت آمریکا به‌وضوح و به‌صورت تام و تمام نمایان گشته و همین موضوع زمینه‌ساز دشمنی ایران اسلامی با دولت آمریکا شده است:
«مسأله‌ی ما، مسأله‌ی استکبار است؛ منتها دولت امریکا، دولت مستکبری است. هر دولت دیگر هم که همین خصوصیت را داشته باشد، بخواهد زور بگوید و بخواهد فشار بیاورد، ملت ایران با او همین‌طور خواهد بود.»[۸]

اما مهم‌ترین خصوصیات روحیه‌ی استکباری که امروزه در دولت آمریکا نمود یافته کدام‌اند؟
برخی از مهم‌ترینِ این ویژگی‌ها را رهبر انقلاب اسلامی تبیین و تشریح کرده‌اند:

۱. خودبرتربینی
«خودبرتربینی» یکی از مهم‌ترین و اصلی‌‌ترین ویژگی‌های روحیه و رفتار مستکبرانه است. مداخله‌گری در امور سایر ملت‌ها از جمله نتایج همین روحیه‌ی خودبرتربینی است:
«یکی از ویژگی‌های نظام استکباری، خودبرتربینی است. مجموعه‌های استکباری -آن کسانی که یا در رأس یک کشور یا در رأس یک نظام بین‌المللی [یا] مجموعه‌ای از کشورها کارها را به دست گرفته‌اند- وقتی مجموعه‌ی خودشان را از بقیّه‌ی انسانها، از بقیّه‌ی مجموعه‌ها برتر دانستند، وقتی خودشان را محور دانستند، همه‌چیز را فرع بر خودشان دانستند، یک معادله‌ی غلط و خطرناکی در تعاملات جهانی به‌وجود می‌آید... این خودبرتربینی موجب میشود که ادّعای تولیت امور ملّتها را داشته باشند، ادّعای مدیریّت جهانی را داشته باشند.»[۹]

از نگاه آیت‌الله خامنه‌ای خودبرتربینی «اُسّ‌اساس و بزرگ‌ترین مشکل استکبار» است. بسیاری از رفتارهای زورگویانه‌ی دولت آمریکا در مناسبات امروز جهانی بر اساس همین مبنا قابل فهم و تحلیل خواهد بود. مواردی چون مداخله‌گری در عراق و افغانستان، ماجراجویی در سوریه، حمایت از اغتشاش‌گران در فتنه‌ی سال ۸۸ و ... از همین روحیه برمی‌خیزد.
اینفوگرافیک: استکبار را بشناسید
۲. حق‌ناپذیری
«حق‌ناپذیری» یکی دیگر از همین خصوصیات است. رد کردن حرف حق سایرین و بروز رفتارهای «غیر‌منطقی»[۱۰] از جمله نتایج همین خصوصیت است:
«نه حرف حق را میپذیرند، نه حقّ ملّتها را میپذیرند؛ حق‌ناپذیرِ مطلق. در مباحثات جهانی بسیار اتّفاق می‌افتد یک حرف حقّی زده میشود، آمریکا به دلیلی نمیپذیرد؛ با انواع شیوه‌ها حرف حق را رد میکنند، زیر بار حق نمیروند. حالا یک نمونه‌اش مسائل امروز ما است که مربوط به فعّالیّتهای هسته‌ای و صنایع هسته‌ای است؛ حرف حقّی وجود دارد؛ اگر چنانچه انسانی اهل حق باشد، اهل استدلال باشد، اهل منطق باشد، باید وقتی در مقابل استدلال قرار گرفت، تسلیم بشود، امّا استکبار تسلیم نمیشود؛ حرف حق را میشنود، زیر بار حق نمیرود؛ این یکی از خصوصیّات او است.»[۱۱]

اگر با این زاویه به چالشی که بر سر حقوق هسته‌ای ایران با استکبار جهانی درگرفته بنگریم اساساً فهم و درک مسئله به صورت کامل‌تر و حقیقی‌تر اتفاق می‌افتد. در واقع گزاره‌ی «هسته‌ای بهانه است» که پیش از این از سوی رهبری مطرح شده بود در پرتو چنین نگاهی قابل فهم است:
«دشمنی آمریکا با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هسته‌ای نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعوای آمریکا با ما سرِ قضیّه‌ی هسته‌ای است؛ نه، قضیّه‌ی هسته‌ای بهانه است؛ قبل از اینکه مسئله‌ی هسته‌ای مطرح باشد، همین دشمنیها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزی هم مسئله‌ی هسته‌ای حل شد -فرض کنید جمهوری اسلامی عقب‌نشینی کرد؛ همان‌که آنها میخواهند- خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه‌ی دیگر را به‌تدریج پیش میکشند.»[۱۲]

۳. مجاز شمردن جنایت علیه بشریت
جنایات فجیع علیه انسانهای بی‌گناه از سوی زورگویان در طول تاریخ بشریت سابقه داشته است. اما امروز مستکبرین ضمن سوء‌استفاده از نتایج پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی‌های مدرن، هرگونه جنایتی علیه انسان‌ها را مجاز می‌شمارند:
«یکی از شاخصهای دیگر استعمار و استکبار این است که جنایت را نسبت به ملّتها و نسبت به آحاد بشر مجاز میشمرند و اهمّیّت نمیدهند. این یکی از بلایای بزرگ استکبار در دوران جدید است؛ دوران جدید یعنی دوران پیشرفت علم، پدید آمدن سلاحهای خطرناک، که این سلاحها هم [از وقتی به] دست مستکبرین رسید، بلای جان ملّتهای عالم شد؛ برای جان انسانها -هر انسانی که با آنها همراه نباشد، تسلیم آنها نباشد، تابع آنها نباشد- هیچ ارزشی قائل نیستند.»[۱۳]
حمله‌ی اتمی به دو شهر ژاپن در سال ۱۹۴۵
در این زمینه نیز فهرست جنایات دولت آمریکا در اقصی‌نقاط علیه انسان‌ها بسیار طولانی و دردآور است. استفاده از سلاح اتمی علیه مردم ژاپن، شکنجه در زندان گوانتانامو و ابوغُریب و... تنها گوشه‌ای از این فهرست طولانی است.

۴. فریبگری و رفتار منافقانه
امروز درحالی‌که ضد انسانی‌ترین فجایع علیه بشریت توسط ایالات متّحده‌ی آمریکا و با استفاده‌ی بی‌ قید و شرط از انواع ابزارها و امکانات صورت می‌پذیرد، هم‌زمان دولت آمریکا خود را پرچمدار صلح و حقوق بشر نیز می‌داند. این رفتار منافقانه طنزِ تلخ و دردناک روزگار ما است:
«[یکی دیگر از شاخصها] فریبگری و رفتار منافقانه است... سعی میکنند توجیه کنند و جنایت را در لباس خدمت نشان بدهند! این نظام استکبار که قصد سلطه‌ی بر ملّتها را دارد، از این شیوه به‌طور متعارف و معمول در همه‌ی زندگی‌اش استفاده میکند؛ شیوه‌ی توجیه جنایت و پوشاندن لباس خدمت به جنایت.»[۱۴]
اینفوگرافیک: سوء‌استفاده‌ی استکبار از مفاهیم شریف
در این زمینه نیز مصادیق متعددی از نفاق و دورویی در وقایع گوناگونی چون: سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران، مبارزه با تروریسم و ... از سوی دولتمردان آمریکایی دیده شده و می‌شود.
این موارد فقط بخشی از ویژگی‌های اصلی در رفتارشناسی دولت مستکبر آمریکا است که می‌توان بندهای دیگری را نیز به آن افزود.
 
* کفر به طاغوت: مبنای توحیدیِ دشمنی با آمریکا
پس از برشمردن خصوصیات روحیه‌ی استکباری دولت آمریکا این سؤال مطرح می‌شود که چرا ملت ایران و دولت جمهوری اسلامی به مخالفت و دشمنی با آمریکا برخاسته و پرچمدار مبارزه با مستکبرین دنیا شده‌اند؟
به نظر می‌رسد دقیق‌ترین پاسخ به این سؤال در «مبنای فکری و اعتقادی» ملت ایران و نظام اسلامی نهفته است. هر چند زیاده‌خواهی آمریکا در مسائل مختلف و در بُرهه‌های تاریخی گوناگون وجود داشته اما تقلیل دادن ماجرا به مسائل و کشمکش‌های سیاسی و ... اشتباه است. باید «بنیادین‌ترین سطحِ» این منازعه و درگیری را تشخیص داده و بر اساس آن سایر مسائل را تحلیل کنیم. در همین راستا، آیت‌الله خامنه‌ای شکل‌گیری انقلاب اسلامی و پدید آمدن نظام جمهوری اسلامی را اساساً در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران و به چالش کشیدنِ «منطق استکبار» معرفی می‌کنند:
«مقابله‌ی امروز نظام اسلامی با استکبار از چه رو است؟ چون استکبار با این خصوصیّاتی که گفتیم، قادر نیست نظام اسلامی‌ای مثل نظام جمهوری اسلامی ایران را تحمّل کند. چون نظام جمهوری اسلامی اساساً در اعتراض به استکبار پدید آمده است؛ انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران به‌وجود آمد و بر این اساس تشکیل شد، رشد پیدا کرد، قوی شد، منطق استکبار را به چالش کشید.»[۱۵]
          
           شکنجه در زندان گوانتانامو                                            شکنجه‌ی دستگیرشدگان عراقی در زندان ابوغریب
در ادامه‌ی همین خط تحلیلی باید به ریشه‌های فکری و اعتقادی ملت و نظام اسلامی به‌صورت کلی و اصل «توحید» به‌صورت خاص توجه کرد. توحید به یک معنا مبنایی‌ترین و اساسی‌ترین اعتقاد در منظومه‌ی اندیشه‌‌ها و اعتقادات اسلامی است. حال در اینجا باید به تفسیر توحید در اندیشه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای توجهی ویژه داشت چراکه استکبارستیزی انقلاب و نظام اسلامی نیز برخاسته از همین مبنا است:
«این که گاهی از بعضی زبان‌ها شنیده می‌شود -که درست است- که ما با نظام مسلطِ بر دنیا چالش داریم و مسئله داریم، یک واقعیت است. طبیعت اسلام این است؛ «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی». این معنای اسلام است. یعنی ایمان بالله به تنهایی کافی نیست؛ کفر به طاغوت، مقدمه‌ی صحت و صداقت و قبولی ایمان بالله است. کفر به طاغوت یعنی چه؟ یعنی همین نظام‌های سلطه‌ی موجود در دنیا.»[۱۶]

دو رویِ «توحید» در این اندیشه به‌صورت هم‌زمان «ایمان به الله» و «کفر به طاغوت» را دربرمی‌گیرد و «طاغوت اعظم» و رأس هرم استکبار در دنیا به تعبیر ایشان دولت آمریکا است:
«امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحده‌ی آمریکاست؛ زیرا صهیونیسم را او به وجود آورده است و آن را تأیید می‌کند. آمریکا جانشین طاغوت اعظم قبلی یعنی انگلیس است... در بسیاری از بخشهای امت اسلامی ایمان بالله هست؛ اما کفر به طاغوت نیست. کفر به طاغوت لازم است. بدون کفر به طاغوت، تمسک به عروه‌ی وثقای الهی امکانپذیر نیست.»[۱۷]

در این نگاه بدون کفر ورزیدن به طاغوت در توحید هم خدشه وارد می‌شود:
«توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ توحید عبارت است از اعتقاد به خدا، و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا، و عدم عبودیت غیر خدا؛ «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الّا نعبد الّا الله و لا نشرک به شیئا». نمیگوید «لا نشرک به احداً» -البته یک جائی هم «احداً» دارد، اما اینجا اعم از آن است- میفرماید: «و لا نشرک به شیئا»؛ هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید. یعنی شما اگر از عاداتِ بی‌دلیل پیروی کنید، این برخلاف توحید است؛ از انسانها پیروی کنید، همین‌جور است؛ از نظامهای اجتماعی پیروی کنید، همین‌جور است -آنجائی که به اراده‌ی الهی منتهی نشود- همه‌ی اینها شرک به خداست، و توحید عبارت است از اعراض از این شرک.»[۱۸]
اینفوگرافیک: سیاهه‌ی جنایات آمریکا علیه ملت ایران

چنانچه با این زاویه‌ی نگاه به مسئله‌ی دشمنی با آمریکا نگاه کنیم سایر مسائل تحت‌الشاع قرار می‌گیرد. از سویی مسائلی چون هسته‌ای و حقوق بشر و... صرفاً بهانه‌هایی در دست استکبار جهانی است و از سوی دیگر خصومت ایران اسلامی با دولت آمریکا به‌عنوان طاغوتِ اعظم از مبنایی توحیدی برمی‌خیزد.

* پیروزی با جریان حق است
استکبار جهانی شاخص‌ها و ویژگی‌هایی در روحیات و رفتارهای خود بُروز و ظهور می‌دهد که علاوه بر اینکه ظلم و زورگویی متداول در فضای جهانی را موجب گشته با مبانی دینی و توحیدی نیز در تضاد آشکار است. دولت آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم و پایان پذیرفتن جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به‌عنوان «رأس نظام سلطه‌ی جهانی» شناخته شده نماد این روحیه و طاغوت اعظم است.

تا وقتی این روحیه و نتایج ناشی از آن در رفتار دولتمردان آمریکا وجود داشته باشد این درگیری حق‌طلبانه علیه سلطه‌طلبی و زورگویی نیز ادامه خواهد داشت و تنها راه رفع این دشمنی، عاقل شدن مستکبرین و دست برداشتن آنها از روحیات مستکبرانه است هرچند پایان منازعه‌ی بین حق و باطل بر اساس سنن الهی در تاریخ کاملاً مشخص است:
«ما یقین داریم که در این کارزاری که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است -کارزار بین اسلام و معارف اسلامی و بیداری اسلامی از یک‌سو، و طمع‌ورزیهای استکباری سیاستهای شیاطین عالم و در رأس آنها شیطان بزرگ یعنی دولت آمریکا از یک طرف دیگر- پیروزی با ماست؛ پیروزی با طرف حق است. در این، هیچ تردیدی وجود ندارد. همه‌ی قرائن این را نشان میدهند و تأیید میکنند. طبیعتِ سنن الهی هم همین است؛ یعنی غیر از این معنی ندارد. آن گروهی که طرفدار حقند اگر بایستند و اقدام بکنند، شکی نیست که بر باطل پیروز خواهند شد. سنتهای الهی در جهت تقویت حق است و انتظار طبیعی از جریان سنن الهی در تاریخ، اقتضاء این را دارد. ما هم داریم به تجربه این را مشاهده میکنیم.»[۱۹]

۰ نظر ۰۴ دی ۹۴ ، ۱۶:۴۰
سینا مهدی زاده

 

فرزندان شهدا بدانند که پدران آنها موجب شدند که اسلام، در چشم شیطانها و طاغوتهاى عالم، ابهت پیدا کند.

امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندى است و ملتها آبرو و عزت را این‌گونه باید پیدا کنند.

شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوى - که زبانها و قلمها از توصیف آن و چشم و دلها از مشاهده‌ى آن ناتوانند - مشعلدار پیروزى و آزادى و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسى عظیم است.

نمک‌شناسى در قبال شهدا این است که وقتى آنها راه را باز کردند، ما از این راه حرکت کنیم و پیش برویم

تکریم شهیدان، تکریم ایثار و اخلاص است؛ تکریم دل‌های نورانی و جان‌های لبریز از صفا و نورانیت است.

شهیدان، گوهر تابناک بر پیشانی دفاع مقدس‌‌اند و از این رو است که هر دل آگاه و وجدان پاکی، تکریم و سپاس آنان را بر خود فرض می‌شمرد

همه‌ى دستاوردهاى انقلاب اسلامى مرهون مجاهدت و صبر شهیدان و خانواده‌هاى مکرم آنها است.

خون شهیدان عزیز ما بهاى بزرگى است که ملت ایران براى حفظ شرف و استقلال و دین و عزت خود پرداخته است

شهیدان ما در ظلمات مادیگرى این دوران بار دیگر فرهنگ شهادت را که بالاترین سطح فداکارى براى آرمانهاى بشرى است زنده کردند و نور رستگارى را به انسانهاى پاک‌طینت و حق‌طلب نشان دادند

خفاشان تیره‌دل باید بدانند که شهیدان ما همچنان در دل و اندیشه‌ى ما زنده‌اند و غبار نفاق و ناسپاسى آنان نخواهد توانست این ستاره‌گان فروزان را از چشم و دل ما پوشیده بدارد

یاد شهدا را هیچ کس نمى‌تواند از سینه‌ى این ملت بزداید. همان‌طور که یاد شهید کربلا همیشه زنده است، یاد شهیدان کربلاى ایران هم زنده خواهد ماند، و دلهایى را پر از نور و روحهایى را پر از معرفت و عزم خواهد کرد،

امید است همه‌ى ملت ایران براستى قدردان شهیدان و خاندانهاى معظم آنان باشند و رضاى الهى و حمایت حضرت بقیةالله علیه‌آلاف‌السلام و ارواحنافداه را بدین‌وسیله جلب کنند.

مقام شهیدان، بسیار والاتر از آن است که ذهنها و دلها و زبانهاى ما بتواند به آن برسد؛ ولى همین اظهار نام این بزرگواران، امروز، هم وظیفه است،

ملت ایران با پیشتازى شهیدان و ایثارگران و رزمندگان خود، با تمسک به اسلام و ایمان صادقانه و هوشمندانه توانست دستاورد گرانبهاى خود را پاسدارى کند و به نقطه‌ى ثبات و استحکام برساند.

ملت بزرگ ایران به برکت خون شهیدان و به خاطر برکات عظیم شهادت، خواهد توانست همه‌ى مشکلات را از سر راه خود بردارد.

پیام شهیدان این است که تسلیم وسوسه‌ى غنیمت نشوید

یاد شهیدان، یادبود ارزشهاى انسانى است، و گرامیداشت آنان، تجلیل از برترین خصال بشرى است. یاد شهیدان باید با تدبر و عبرت گیرى همراه باشد. آنان همان فرزانگانى هستند که جان عاریت را که کالایى تمام شدنى و رو به زوال است، با نعیم پایدار الهى سودا کردند و خود را از خسرانى که هر انسانى خواه ناخواه دچار آن است - یعنى اضمحلال تدریجى سرمایه‌ى زندگى - به نیکوترین وجه رها ساختند. عمل صالح آنان که از ایمانى پایدار ریشه مى‌گرفته است، برترین عملهاى صالح است.

امروز پرچم اسلام در جهان، به برکت فداکارى شهیدان عزیز است که به اهتزاز درآمده،

پاسدارى از خون شهیدان و احترام به زحمات دهساله‌ى ملت بزرگ ما در آن است که روزبه‌روز حرکت ما در راه اسلام سریعتر و صحیحتر گردد

سینا مهدی زاده

   

سخنان شیوا و دلنشین مقام معظم رهبری در دیدار خیل کثیرجوانان پرشور و انقلابی و مؤمن ایران اسلامی حاوی نکات دقیق وحساسی بود که توجه ویژه و کامل به آنها وظیفه آحاد ملت هوشیاراست.

به لحاظ اهمیت این بیانات بسیار مهم، گزیده ای از آن را تقدیم مردم عزیز و بزرگوار می نمائیم.

جوانی، یک پدیده درخشان و یک فصل بی بدیل و بی نظیر از زندگی هر انسانی است. در هر کشوری که به مساله جوان و جوانان، آن چنان که حق این مطلب است، درست رسیدگی بشود، آن کشور در راه پیشرفت، موفقیتهای بزرگی به ست خواهد آورد. اگر کشوری مثل کشور ما باشد که جمعیت جوان، یک جمعیت غالب و بزرگ و یک نسبت عظیم از جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد این قضیه اهمیت بیشتری پیدا می کند.

درباره مسوولیتهایی که نسبت به جوان وجود دارد، باید بگویم که جوانی این دوره مشعشع و درخشان دوره ای است که اگرچه چندان طولانی نیست، اما آثارش یک آثار ماندگار و طولانی در همه زندگی انسان است. جوانی از بلوغ آغاز می شود. در این جا می خواهم از منظر جوانان به مساله نگاه کنم، تا بزرگترها، پدر و مادرهاو مسوولان، فضای جوانی را که خودشان هم یک روز در آن فضا بودند،به یاد بیاورند.

جوانی در دوره جوانی به خصوص در آغاز جوانی تمایلات وانگیزه هایی دارد: اولا چون در حال تکوین هویت جدید خود است،مایل است شخصیت جدید او به رسمیت شناخته بشود، که غالبا این اتفاق نمی افتد و پدر و مادرها جوان را در هویت و شخصیت جدید اوگویا به رسمیت نمی شناسند. ثانیا جوان احساسات و انگیزه هایی دارد; رشد جسمانی و روحی دارد; به دنیای تازه ای قدم گذاشته است که غالبا دوروبریها، خانواده، کسان، افراد در جامعه، از این دنیای جدید بی خبر و بی اطلاع می مانند، یا به آن بی اعتنایی می کنند; لذا جوان احساس تنهایی و غربت می کند. من مایلم این چیزها را بزرگترها بشنوند و مورد توجه قرار بدهند و دوره جوانی خودشان را به یاد بیاورند. ثالثا جوان در دوره جوانی چه اوایل بلوغ و چه بعدها با مجهولات زیادی روبه رو می شود; مسائل جدیدی برای او مطرح می شود که سؤال انگیز است، در ذهن او شبهه هاو استفهامهایی به وجود می آید که مایل است به این شبهه ها وسوالها و استفهامها پاسخ داده بشود; که در بسیاری از موارد، پاسخ بهنگام و دلنشین داده نمی شود لذا جوان احساس خلا و ابهام می کند. رابعا جوان احساس می کند در وجود او انرژیهای متراکمی وجود دارد توانایی هایی را در خود احساس می کند هم از لحاظجسمانی و هم از لحاظ فکری و ذهنی حقیقتا هم توانایی هایی که درجوان هست می تواند معجزه کند می تواند کوهها را جابه جا کند; اماجوان احساس می کند که از این نیروها و از این انرژی متراکم و ازاین توانایی های او بهره برداری نمی شود، لذا احساس بیهودگی واهمال می کند. خامسا جوان برای اولین بار با دنیای بزرگی دردوره جوانی مواجه می شود که این دنیا را تجربه نکرده و از این دنیا چیزهای زیادی نمی داند; بسیاری از حوادث زندگی برای او پیش می آید که تکلیف خودش را در مقابل آنها نمی داند; احساس می کند که احتیاج به راهنمایی و کمک فکری دارد; و از آنجا که پدر ومادرها غالبا اشتغال دارند; به جوان نمی رسند و این کمک فکری به او داده نمی شود; مراکزی که در این زمینه مسوولند، غالبا در جای لازم ودر نقطه نیاز حضور ندارند; لذا این کمک به او داده نمی شودو جوان احساس بی پناهی می کند. این احساسات در جوان ما به طورغالب وجود دارد; از یک طرف احساس تنهایی، از یک طرف احساس بی پناهی، از یک طرف احساس توانایی های فراوان و احساس این که ازاین توانایی ها استفاده نمی شود.

وجود این احساسات، مسوولیتهایی را برای همه وجود می آورد وهمه مسوولیت دارند; مخصوصا دولت، روحانیت، صدا و سیما، بسیج،سازمان ورزش کشور، نهادها و مراکز فرهنگی; اینها مسوولیتهای بزرگی در قبال نسل جوان دارند; به خصوص در کشوری مثل کشور ماکه نسل جوان از لحاظ کمیت، متراکم و گسترده; از لحاظ روحیه،دارای روحیه ایمان; از لحاظ آمادگی، آماده کارهای بزرگ; و ازلحاظ استعداد، یک مجموعه بسیار بااستعداد.

اسلام درباره جوانان، نظرش دقیقا منطبق بر همان چیزی است که امروز پیشنهاد و نیاز ما از نسل جوان و برای نسل جوان است. پیامبر اکرم درباره جوانان توصیه کرده است; با جوانان انس گرفته است; از نیروی جوانان برای کارهای بزرگ استفاده کرده است. امسال، سال امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)معین شده است. شما امیرالمؤمنین را فقط به عنوان یک چهره دوران چهل ساله وپنجاه ساله و شصت ساله نبینید; درخشش امیرالمؤمنین در دوران جوانی، همان الگوی ماندگاری است که همه جوانان می توانند آن راسرمشق خودشان قرار بدهند. در دوره جوانی در مکه، یک عنصرفداکار، یک عنصر باهوش، یک جوان فعال، یک جوان پیشرو و پیشگام;در همه میدانها مانعهای بزرگ را از سر راه پیامبر برطرف می کرد;در میدان های خطر سینه سپر می کرد و سخت ترین کارها را بر عهده می گرفت; با فداکاری خود، امکان هجرت پیامبر را به مدینه فراهم کرد و بعد در دوران مدینه، فرمانده سپاه، فرمانده دسته های فعال، عالم، هوشمند، جوانمرد و بخشنده بود; در میدان جنگ،سرباز شجاع و فرمانده پیشرو بود; در عرصه حکومت، یک فرد کارآمدبود; در زمینه مسائل اجتماعی هم یک جوان پیشرفته به تمام معنابود. پیامبر اکرم در یکی از حساسترین لحظات عمر خود، مسوولیت بزرگی را به یک جوان هجده ساله داد. پیامبر می توانست یک نفر ازاصحاب پنجاه ساله، شصت ساله و دارای سابقه جنگ و جبهه رابگذارد; اما یک جوان هجده ساله را گذاشت و او «اسامه بن زید»بود. پیامبر از ایمان و از سابقه فرزند شهید بودن او هم استفاده کرد. آن نقطه ای که اسامه را فرستاد، همان نقطه ای بودکه پدر اسامه بن زید یعنی زید بن حارثه در دو سال قبل ازآن در آن نقطه به شهادت رسیده بود. پیامبر فرماندهی این سپاه بزرگ و گران را به این جوان هجده ساله داد که همه اصحاب بزرگ وپیرمرد و سرداران سابقه دار پیامبر در آن سپاه عضو بودند.

ما امروز در کشورمان اسامه بن زیدهای زیادی داریم; جوانان زیادی داریم; دختران و پسران عظیم و جمعیت انبوهی از این مجموعه ها داریم که حاضرند در همه میدانهای فعال در میدان درس، در میدان سیاست، در میدان فعالیتهای اجتماعی، در میدان مشارکتهای گوناگون برای فقرزدایی، برای سازندگی، و در هر صحنه و عرصه ای که برای آنها برنامه ریزی بشود و امکان داده بشودشرکت کنند; این موقعیت بسیار مهمی برای این کشور است. این نسل،شبیه همان نسلی است که توانست یکی از بزرگترین تجربه های این کشور یعنی تجربه جنگ تحمیلی را با قدرت و موفقیت به پایان ببرد.

عزیزان من! با امکاناتی که این کشور در حال حاضر از آن برخوردار است، نتیجه منطقی، یک آینده روشن، رضایت بخش وافتخارآمیز است. جمعیت کشور، اکثرا جوانند. امروز در دنیاکشورهایی هستند که به کمبود جوان دچارند; سطح سنی آنها بالاست ومجبورند نیروی جوان خودشان را از کشورهای دیگر بیاورند! کشورما از لحاظ جمعیت جوان کشور، یکی از پرفرصت ترین کشورهاست. به برکت انقلاب، روحیه جوانان و روحیه عموم مردم، روحیه کار وابتکار و خلاقیت است. قبل از انقلاب، به جوان و غیر جوان فرصت ابتکار و خلاقیت داده نمی شد نه در زمینه علمی، نه در زمینه صنعتی، و نه در زمینه ابتکارات گوناگون و ابتکارات بابی اعتنایی مواجه می شد; اما انقلاب نیروی استقلال و نیروی اتکا به نفس و اعتماد به خود را در جامعه ما زنده کرد; لذا این روحیه هم یکی از فرصت های بزرگ است.

امروز واقعیت در کشور ما، یک واقعیت استثنایی است; لااقل دراین منطقه استثنایی است. مردم، دولتها و نمایندگان مجلس را بااراده و میل و تشخیص خود انتخاب می کنند و آنها را در معرض آزمایش می گذارند; اگر از آنها راضی بودند، باز بار دیگر آنهارا بر سر کار می آورند، اگر نخواستند، بار دیگر به سراغ دیگری می روند; این هم یک فرصت بسیار بزرگ است. [فرصت دیگر]راهنمایی های اسلام و اصول و ارزشهای اسلامی است که امروز در کشورما رسمیت دارد. در بسیاری از مناطق دنیا ممکن است دمکراسی هم باشد، فعالیت اقتصادی هم باشد; اما چیزی به نام عدالت اجتماعی و رفع تبعیض مطرح نیست. اسلام که قانون اساسی ما را تشکیل می دهدو قوانین ما را هدایت می کند، عدالت اجتماعی جزو بزرگترین توصیه های آن است. اگر مسوولانی در کشور برای عدالت اجتماعی،برای نفی فقر در جامعه، برای کم کردن شکاف میان طبقات فقیر وغنی کار نکنند، از چشم مردم خواهند افتاد; مردم آنها را به عنوان مسوولانی که مورد علاقه و قبول آنها باشند، طبعانمی پذیرند.

مردمی بودن حکومت هم یکی دیگر از ارزشهایی است که حاکمیت اسلام و معارف اسلامی به این مملکت هدیه کرده است. مردمی بودن،چیزی بالاتر از انتخاب شدن به وسیله مردم است. بعضی ها ممکن است در یک نظام دمکراتیک، به شکل دمکراتیک هم انتخاب بشوند; اما بامردم رابطه ای نداشته باشند; اینها مردمی نیستند. در کشور اسلامی ما، مردمی بودن یک ارزش است: رئیس جمهور مردمی است، مسؤولان مردمی اند و می خواهند مردمی باشند، هر کسی که بیشتر به مردم نزدیک باشد، بیشتر احساسات مردم را درک کند، بیشتر با مردم احساس همدردی و ابراز همدردی کند، مردم به او علاقه بیشتری نشان می دهند، این هم یکی از امتیازات بزرگ وضع کنونی ماست.

کشوری با چنین جوانانی، با چنین استعدادی، با چنین انرژی ای، با چنین امکانات طبیعی و اقلیمی ای، با آن زمینه های معرفتی و مکتبی، اگر مسؤولانش درست کار کنند- که مسؤولان کشورمان تصمیم هم دارند که کار بکنند- بلا شک آینده ای که در انتظار آنهاست، یک آینده بسیار درخشان است، اما تهدیدهایی هم هست، این تهدیدها را باید شناخت. این که من اصرار دارم در همه گفته ها و اظهارات- چه در خطاب به نسل جوان، چه در خطاب به عموم ملت- تهدیدهای متوجه به کشور و ملت و به خصوص نسل جوان را تذکر بدهم، به این خاطر است که اهمیت این تهدیدها خیلی زیاد است.

عزیزان من گاهی یک غفلت، یک بی توجهی، یک سستی، یک سهل انگاری، ممکن است یک محصول عظیم را از دست ملتی بگیرد، نباید اجازه داد. ملت ما نشان داده، آنجایی که جایی کار و حرکت و تلاش است، اگر فرماندهان و مسؤولان خوبی بالای سر او باشند، خواهد توانست کارهای بزرگ را به انجام برساند، بعد از این هم خواهد توانست، مشروط بر این که تهدیدها را بدانیم. اینجا دیگر خطاب من فقط به نسل غیر جوان نیست، به خصوص به خودجوانان هم توجه می دهم و مایلم به طور دقیق تهدیدهایی که وجوددارد، بشناسند و شما هم به سهم خودتان در مقابله با این تهدیدها کوشا باشید.

تهدیدهای آینده درخشان ما دو نوعند: تهدیدهای خارجی، وتهدیدهای داخلی. من اول این یک کلمه را بگویم که اگر از داخل این ملت دشمن داخلی نداشته باشد; نفوذی نداشته باشد; دو چهرگان در مسایل کشور تخریب نکنند; دشمن خارجی نمی تواند کار زیادی انجام بدهد.

این که شما می بینید بر روی بی اعتنایی ایران به امریکا این همه فشار می آید امریکایی ها از تمام وسایل استفاده می کنند، برای این که این چهره بی اعتنا و عبوسی را که ملت ایران درمقابل امریکا گرفته، درهم بشکنند برای این است که در اطراف دنیا همه زحمت خودشان را کشیده اند تا بتوانند سیاسیون سالم راوادار به تملق و تواضع و تعظیم و تسلیم بکنند. امریکاییها به روسای کشورهای افریقایی و آسیایی و امریکای لاتین اینطور تفهیم کرده اند که برای زندگی کردن، هیچ چاره ای نیست، مگر تسلیم شدن در مقابل امریکا و سیاستهای آن; خیلی از آنها هم این را قبول کرده اند. یک کشور ویک ملت و یک دولت در دنیا هست که زیر این بار نرفته، می گویند ما کاری به کار امریکا نداریم; اما حاضرنیستیم تسلیم زورگویی و فشار و تسلیم تحمیل سیاستها و روابط امریکا بشویم; و آن کشور جمهوری اسلامی ایران است.

برخلاف اظهارات ریاکارانه ای که مسوولان امریکایی گاهی در مقام بیان یا خطابه اظهار می کنند، بعضی وقتها از ملت ایران یک تعریف نیمه کاره، یا تعریفی از بخشی از مسوولان و نظام ایران بر زبان می آورند هدف آنها این است که بتوانند بر ایران سلطه سیاسی واقتصادی، و اگر بشود سلطه نظامی پیدا کنند. بازارهای ایران مورد طمع آنهاست; منابع ایران مورد طمع آنهاست; از همه بالاتر،چون ملت و نظام انقلابی و اسلامی ایران توانسته است خیزش عظیمی را در دنیای اسلام به وجود آورد یک بیداری که به آسانی نمی توانند آن را از بین ببرند می خواهند با قانع کردن و خاضع کردن ایران، این خیزش جهانی را از بین ببرند; یعنی به دنیا این طور بگویند که اینهایی که خودشان شروع کننده بودند، آمدند درمقابل امریکا اظهار تسلیم و خضوع کردند! بنابراین، هدف، روابطسالم نیست. آنها در تبلیغاتشان آن حرفها را می زنند; عده ای هم متاسفانه در مطبوعات کشور و غیره، همان حرفها را تکرارمی کنند; که گویا ارتباط با امریکا خواهد توانست همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کند; این دروغ و خلاف است.

بارها امریکایی ها اعلان کردند که هدف آنها از ارتباط باکشورها، تامین منافع دولت امریکاست! معنای این حرف چیست؟ معنایش این است که از نظر امریکایی ها، منافع یک شهروندامریکایی، بر منافع یک شهروند ایرانی هر که باشد ترجیح دارد; یک جوان امریکایی، بر جوان ایرانی ترجیح دارد; یک عنصرامریکایی هر که باشد بر یک عنصر ایرانی و یا غیر ایرانی ترجیح دارد; سیاست امریکا در مسائل جهانی اش بر این مبناست; هدف اصلی این است. همین الان موسسات متعددی در خود امریکا ودر اروپااز طرف امریکایی ها دارند فعالیت می کنند; برای فشار آوردن، چه بر روی دولت ایران، چه بر روی افکار عمومی ایران، چه بر روی فضای ذهنی ایران.

متاسفانه بعضی از اینها توانسته اند از بعضی از اوضاع آشفته استفاده کنند; داخل ایران هم بیایند و با این و آن تماس بگیرند! یکی از اینها وقت برگشت از ایران در آنجا گزارشی داده و گفته که همه چیز در مورد ایران تمام شده است; ما فقط بایدسفیرمان را به ایران معرفی کنیم! شخصی شنید، گفت خواب خوش دیدید، خیر باشد! در اینجا به او چه گفتند که او این چنین برداشت کرده که همه چیز تمام شده است؟! چه کسی با او حرف زده است؟! اینها چیزهایی است که تهدیدهای داخلی را تشکیل می دهد.

عزیزان من! اگر ما در داخل متحد و منسجم باشیم، اگر مردم بادولت و مسوولانشان صمیمی باشند و ارتباط داشته باشد، دشمن خارجی هیچ تاثیر سویی نمی تواند بگذارد، و هیچ اقدامی نمی تواند بکند;اما متاسفانه در داخل، ایادی دشمن هستند. شما بدانید جوانان عزیز! در هر جایی که شما یک تظاهرات اسلامی یا انقلابی یا دینی از خودتان نشان می دهید وقتی در مجالس دعا شرکت می کنید، وقتی در مجامع اعتکاف شرکت می کنید، وقتی در تظاهرات بیست و دوم بهمن شرکت می کنید، وقتی در روز قدس شرکت می کنید، وقتی مسوولان کشورمثل رئیس جمهور و دیگران را مورد احترام قرار می دهید از هرحرکت شما که نشانه دینداری و علاقمندی شما به انقلاب باشد، این منافقین به خودشان می لرزند و ناراحت می شوند! اینها همان کسانی هستند که با حرفهای خود، با اظهارات خود، با موضع گیری های خود،با تبلیغات خود، احیانا با دخالت خود در بعضی از اغتشاش ها،دشمن خارجی را امیدوار می کنند; دشمن خارجی خیال می کند که حالاباید به سمت تصرف ایران، تسلط بر ملت ایران، درهم شکستن مقاومت انقلابی بیست و یک ساله ملت ایران بیاید; در واقع اینها مقصرند;اینها به دشمن روحیه می دهند!

عزیزان من! هدف اصلی دشمنان چه دشمنان خارجی، چه دشمنان دورو و منافق داخلی عبارت است از نفی حکومت دینی و حکومت اسلام; اصل قضیه برای اینها این است و به کمتر از این هم راضی نیستند! اینها می دانند تا وقتی که قدرت در دست دین و احکام دینی است، تا وقتی که مقررات مجلس شورای اسلامی باید طبق دین باشد، تا وقتی این قانون اساسی هست که این قانون اساسی منطبق بر دین است اینها در این کشور نمی توانند کاری بکنند. تا وقتی مسوولان کشور به مبانی دین و اسلام و فقاهت پای بندند اینها کاری نمی توانند بکنند; می خواهند این پای بندی را از بین ببرند; هدف این است; می خواهند همان تجربه ای که در صدر اسلام به وجود آمد،دوباره تکرار کنند.

من به شما عرض بکنم که امروز دشمن قادر نیست. امروز به برکت ملت هوشیاری مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته ای مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران،نه امریکا و نه بزرگتر از امریکا اگر در قدرتهای مادی باشدقادر نیستند حادثه ای مثل حادثه صلح امام حسن را بر دنیای اسلام تحمیل کنند; اینجا اگر دشمن خیلی فشار بیاورد، حادثه کربلااتفاق خواهد افتاد.

من قلبا از بعضی از پدیده هایی که در کشور هست، رنج می برم. من نمی خواهم آنچه را که برای من رنج آور است، با افکار عمومی مطرح کنم; اما این نکته که آن روز گفتم داستان غم انگیزی است، حقیقتاهمین طور است. بنده در دو سال قبل از این در یکی از خطبه های نماز جمعه گفتم که دستگاههای استکباری دنیا و در راس همه امریکا از تبلیغات برای ساقط کردن و ایجاد اغتشاش در کشورهااستفاده می کنند بعد به آن مراکز تبلیغاتی خطاب کردم و گفتم: ولی بدانید این توطئه که شما بخواهید به وسیله رادیوهاتان درایران اسلامی، همان برنامه ای را که در اروپای شرقی و در بعضی ازکشورهای دیگر به وجود آوردید، به وجود بیاورید، این نشدنی است;این خیال خامی است. من حالا می بینم متاسفانه همان دشمنی که به وسیله تبلیغات خود، همتش این بود که افکار عمومی یک کشور را به سمتی متوجه بکند، امروز به جای رادیوها آمده و در داخل کشور ماپایگاه زده است! بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند،پایگاههای دشمن اند; همان کاری را می کنند که رادیو وتلویزیون های بی.بی.سی و امریکا و رژیم صهیونیستی می خواهندبکنند! من نه با آزادی مطبوعات مخالفم، نه با تنوع مطبوعات;اگر به جای بیست تا روزنامه دویست تا روزنامه هم در این کشوردر بیاید، بنده خوشحال تر هم خواهم بود و از این که روزنامه های کشور زیاد بشوند، هیچ احساس بدی ندارم. اگر مطبوعات آن طوری که در قانون اساسی هست، مایه روشنگری باشند، مصالح کشور را رعایت کنند، به نفع مردم قلم بزنند، به نفع دین قلم بزنند، این مطبوعات هرچه بیشتر باشند، بهتر است; اما امروز مطبوعاتی پیدامی شوند که همه همتشان تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و ایجادبدبینی در مردم و خوانندگانشان نسبت به نظام است!

ده تا، پانزده تا روزنامه، گویا از یک مرکز هدایت می شوند;تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف; قضایای کوچک را بزرگ می کنند، و تیترهایی می زنند که هر کس این تیترها را نگاه می کند،خیال می کند که همه چیز در کشور از دست رفته است!

اینها امید را در جوانان می میرانند; روح اعتماد به مسوولان رادر آحاد مردم کشور تضعیف می کنند; نهادهای اصلی کشور را مورداهانت و توهین قرار می دهند! من نمی دانم مدل اینها کجاست وکیست! مطبوعات غربی هم اینطور نیستند! این یک نوع شارلاتانیزم مطبوعاتی است که امروز بعضی از مطبوعات در پیش گرفته اند!

من می دانم که در بسیاری از این مطبوعات آدمهای خوب و مومنی مشغول کارند چه کسانی که قلم می زنند، چه کسانی که اداره می کنند اما در لابلای همینها اثر انگشت عبدالله بن ابی ها رامن می بینم: تفرقه افکنی ها، اختلاف افکنی ها، تشنج آفرینی ها، تشویش افکار عمومی، ناامید کردنها، یاس پراکنی ها، چهره سازی عناصروابسته و مرید دشمن، از نظر انداختن عناصر مفید و مؤمن و مخلص و دلسوز! البته این کارها به جایی هم نخواهد رسید; خدای متعال رسوا می کند.

من البته مایل نبودم با این صراحت و تفصیل درباره بعضی ازمطبوعات حرف بزنم; در واقع ناگزیر شدم، من با مسوولان صحبت کردم، رئیس جمهور محترممان هم مثل من از این مطبوعات ناراحت است.

من نمی دانم آیا کار با نصیحت پیش می رود یا نه; بعید می دانم!

من به نظرم رسید بعد از آن که با مسوولان در میان گذاشتم، وبه رئیس جمهور گفتم، این را به عنوان یک درد دل و شکوه مثل پدری که با فرزندانش مطلبی را در میان می گذارد با شما درمیان بگذارم.

البته من به شما عرض بکنم که یکی از هدفهای دشمن این است که با تحریک احساسات، در کشور ایجاد ناامنی بکند. من قویا توصیه می کنم که به خاطر احساسات و به خاطر طرفداری از فلان کس، مبادابر خلاف قانون هیچ اقدامی انجام بگیرد; من به هیچ وجه اجازه نمی دهم.

هدفهای دشمن از این کارها [ایجاد اغتشاش] عبارت است ازبی ایمان کردن، ایجاد گسست بین نسل کنونی و نسل گذشته، و کوچک کردن افتخارات بیست سال گذشته.

این جنگ یکی از مفاخر تاریخ ایران است; آن وقت می آیند جنگ ورزمندگان و شهدا و سپاه و ارتش و بسیج را زیر سؤال می برند! این گسست نسل کنونی از نسل گذشته و از افتخارات گذشته، این جداکردن مردم از مسوولان، این جدا کردن مردم از عقاید دینی وباورهای دینی، آیا جز از دشمن برمی آید؟ اما می بینیم که فلان روزنامه هم این کارها را می کند! البته بعضی هم هستند که واقعادشمن نیستند که من می دانم اینطور است اما غافلند. این، آن شکوه ای بود که من خواستم به شما بکنم. شماها بدانید، دستگاههای مسوول هم بدانند که این یک خطر بزرگ است; اگر جلوی این خطر رانگیرند، بدون شک دشمن یک قدم جلو خواهد آمد و روحیه جدیدی پیداخواهد کرد. البته جایی را که دشمن هرگز نخواهد توانست از لحاظمعنوی و روحی تصرف بکند، آن عبارت است از جایی که مردم هستند،و آن جایی که این خدمتگزار مردم در آن جا قرار دارد،پروردگارا! ملت ایران را پیروز کن; دشمنانش را منکوب و سرکوب کن.

سینا مهدی زاده
بیانات امام خامنه ای در مورد بسیج



-هر کس که در دل برای سرنوشت خود، سرنوشت این ملت و آینده ایران اسلامی ارزش قائل است آن کسی که برای استقلال و هویت ملت خود ارزشی قائل است، آنکسی که از تسلط قدرتهای بیگانه بیزار است، آن کسی که برایش آینده این کشور و این ملت و آینده دنیای اسلام یک هدف بزرگ محسوب می شود، آن کسی که ازرنج های ملت فلسطین دلش خون است ... آن کسی که مایل است بیش از یک میلیارد مسلمان دنیا قدرت عجیبی را تشکیل بدهند که بشریت را به سمت کمال هدایتکنند و خودشان در قله کمال قرار بگیرند، آن کسی که این احساسات و این درکها را دارد و حاضر است در این راه قدمی بردارد او بسیجی است.

از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع خانواده های مکرم شهدای اراک 79/8/24

******

- وجود بسیج باید ما را وادار کند به شکر الهی، نشاط جوانان بسیجی باید ما را وادار کند به شکر الهی...

از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بسیجیان 79/7/29

******

- بسیج یعنیحضور بهترین و بانشاط ترین و باایمان ترین نیروهای عظیم ملت در میدان هاییکه برای منافع ملی، برای اهداف بالا، کشورشان به آنها نیاز دارد، همیشهبهترین و خالص ترین و شرافتمندترین و پرافتخارترین انسانها این خصوصیات رادارند. بسیج در یک کشور، معنایش آن زمره‌ای است که حاضرند این پرچم افتخاررا بر دوش بکشند و برایش سرمایه گذاری کنند.

از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان 79/7/29

******

- چرا درتبلیغات جهانی و رادیوها به بسیج اهانت می شود؟ بسیج را که در خور تشویق وتعظیم و تحسین است مورد اهانت و بی مهری قرار می‌دهند؟ چون نقش بسیج را درحفظ استقلال ملی، در حفظ غرور ملی در حفظ افتخارات ملی، در تأمین منافعملی، و بالاخره از همه در اعلاء پرچم اسلام و نظام جمهوری اسلامی می‌دانندبه جد با بسیج دشمنند، امّا دشمنی آنها فایده‌ای ندارد.

از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ بسیجیان 79/7/29

******

- انکار بسیجو بی احترامی به آن، یا نابخردانه است، یا خائنانه است. تا وقتی برای اینکشور امنیت لازم است تا وقتی که این کشور و این ملت به امنیت احتیاج دارد.یعنی همیشه، چون همیشه احتیاج به امنیت هست، به نیروی بسیج به انگیزهبسیجی، به سازماندهی بسیجی و به عشق و ایمان بسیجی احتیاج است.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با گروه کثیری از سپاهیان و بسیجیان در مشهد 78/6/10

******

- بسیج یعنی نیروی کارآمد کشور برای همه میدانها.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با سپاهیان و بسیجیان 77/9/2

******

- ملتهایی کهمردم در آن از نظر مسئولان آن کشور نقشی دارند، همه جا چیزی شبیه بسیج هستمنتهی به این درخشندگی، به این فراگیری، به این زیبایی، به این فداکاری،من در جایی سراغ ندارم...

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با سپاهیان و بسیجیان 77/9/2

******

- علت اینکهدر کشور ما بسیج این طور درخشان شد و شکفت چه بود؟ ایمان عاشقانه، ایمانعمیق، ایمان توام با عواطف که از خصوصیات ملت ایران است، مثل بعضی ازملتهای دیگر، عواطف در این ملت جوشان است کلید بسیاری از مشکلات است. اینایمان با آن عواطف همراه شد و این رودخانه عظیم خودشان را به این دریایپهناور تبدیل کرد و مشکلات را در هر جایی که لازم بود از بین برد.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با سپاهیان و بسیجیان 77/9/2

******

- بسیج عبارتاست از مجموعه‌ای که در آنها پاک ترین انسانها، فداکارترین و آماده بهکارترین جوانان کشور، در راه اهداف عالی این ملت و برای کمال رساندن و بهخوشبختی رساندن این کشور جمع شده اند. ... مجموعه‌ای که دشمن را بیمناک ودوستان را امیدوار و خاطرجمع می کند.

از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان به مناسبت هفته بسیج 76/9/5

******

- بسیج یکی ازبرکات انقلاب و از پدیده های بسیار شگفت آور و مخصوص این انقلاب است. اینهم یکی از آن چیزهایی است که امام بزرگوار ما با دید الهی خود، با حکمتیکه خدای متعال به او ارزانی کرده بود، برای کشور و ملت و انقلاب ما بهیادگار گذاشت.

از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان 76/9/5

******

- بسیج در حقیقت مظهر یک وحدت مقدس میان افراد ملت است.

از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان 76/9/5

******

- بسیج در واقع مظهر عشق و ایمان و آگاهی و مجاهدت و آمادگی کامل، برای سربلند کردن کشور و ملت است.

از بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان 76/9/5

******

- بسیج یکحرکت بی ریشه و سطحی و صرفاً ازروی احساسات نیست، بسیج یک حرکت منطقی وعمیق و اسلامی و منطبق بر نیازهای دنیای اسلام - و به طریق اولی - جامعهاسلامی است. قرآن کریم می فرماید:

[ هو الذیایدک بنصره و بالمؤمنین] ای پیامبر، خدای متعال تو را، هم به وسیله نصرتخودش و هم از طریق مؤمنین مؤید قرار داد و کمک کرد. این خیل عظیم مؤمنینیکه در اینجا مورد اشاره آیه قران قرار گرفته اند، عبارت دیگری است از آنچهکه امروز به نام بسیج در جامعه ما قرار دارد.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان نواحی و پایگاهها و گردانهای بسیج سراسر کشور 74/9/8

******

- عظیم ترین و ماندگارترین یادگار [ امام عزیز و عظیم القدر ما] همین بسیج مردمی است که در همه جا حضور دارد.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و بسیجیان 71/8/27

******

- این کار خدابود که بسیج ملت ایران بتواند در سخت ترین میدانها که همان میدان جنگ استچنان قدرتی از خود نشان بدهد که دیرباورترین افراد هم قبول کنند که ملتایران دارای توانایی است.

******

- بسیج یعنی کل نیروهای مؤمن و حزب اللهی کشور ما این که امام گفتند "بسیج بیست میلیونی" یعنی این.

از بیانات مقام معظم رهبری در پادگان امام حسن مجتبی (ع) 69/9/5

******

- اگر نبود آنهمه تلاش و جهاد مخلصانه که شما رزمندگان نیروهای مسلح و بسیج مردمی دردوران جنگ هشت ساله نشان دادید و حقیقتاً اسلام را روسفید و امت رسول الله(صلی الله علیه و آله) را سربلند ساختید و اگر نبود خونهای مطهر و معطریکه در راه خدا بر زمین ریخته شد؛ یقیناً امروز از نظام اسلامی اثری نبود وپرچم قرآن چنین سربلند نمی شد.

پیام به خانواده های شهدا، مفقودان در آستانه هفته دفاع مقدس 68/6/23

******

- محور دفاع از انقلاب، همین آحاد عظیم میلیونی بسیج هستند.

از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جمع کثیری از بسیجیان نمونه68/4/6

******

- بسیجی یعنیدل باایمان، مغز متفکّر - دارای آمادگی برای همه میدانهایی که وظیفه اینانسان را به آن میدانها فرا می خواند، این معنای بسیجی است.

از بیانات مقام معظم رهبری در جشن بزرگ منتظران ظهور 78/9/3

******

- هرجا وظیفه‌ای باشد، انسان بسیجی در میدان آن وظیفه، حاضر است.

از بیانات مقام معظم رهبری در جشن بزرگ منتظران ظهور 78/9/3

******

- بسیج به معنی حضور آمادگی در همان نقطه‌ای است که اسلام و قرآن و امام زمان(ارواحنا فداه) و این انقلاب مقدس به آن نیازمند است. لذا پیوند میانبسیجیان عزیز و حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) مهدی موعود عزیز، یک پیوندناگسستنی و همیشگی است.

از بیانات مقام معظم رهبری در جشن بزرگ منتظران ظهور 78/9/3

******

- امروز هم،بسیجی برای کشور دل می سوزاند برای آبادانی کشور تلاش می کند، برای حفظاستقلال ملی، هرچه بتواند کار می کند و از جان خود هم می گذرد، امروز هماگر احساس کند دشمن می خواهد از روزنه‌ای، چه اقتصادی و سیاسی و چه فرهنگی- به داخل کشور نفوذ کند در مقابل او می ایستد و با مشت به صورتش می کوبد.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان نواحی ... 74/9/8

******

- امام فرمودند "بسیج باید سازماندهی بشود، باید یکدیگر را بشناسند، باید آمادگیبه وجود بیاورند و آن را حفظ کنند" امروز هم تکلیف بزرگ شما همین کارست.خیال نکنند که بسیج یک امر احساسی است. بسیج یک امر منطقی و فکری و ریشهدار و عمیق است و کسانی که در کار این حقیقت بزرگ شرکت دارند؛ همه آحادملتند، هر کسی که بسیجی است باید به بسیجی بودن خود افتخار کند. بسیجیبودن، مایه سرافرازی و سربلندی پیش پروردگار است.

74/9/8

******

- فرهنگ بسیجی، فرهنگ معنویت و شجاعت و غیرت و استقلال و آزادگی و اسیر خواستهای حقیر، نشدن است.

74/9/8

******

- هفته بسیج در حقیقت فرصت و بهانه‌ای برای زنده نگه داشتن ارزشها و روح بسیجی در آحادملت، مخصوصاً جوانان پرشور و مدافعان عاشق صادق است. ... همان طور که امامو پیشوای راحل عظیم الشأن ما فرمودند، من هم آرزو می کنم و از خدامی‌خواهم که با بسیجیان محشور باشم. بسیج یک افتخار و یک ارزش است. سعیکنید این روحیه بسیجی را برای کشور و انقلاب و اسلام حفظ کنید.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نیروهای مقاومت بسیج 69/9/7

******

- شما بسیجیها باید به گونه ای رفتار کنید که احترام و محبت مردم جلب شود. شما بایدنمونه اخلاق و تواضع و مهربانی و رعایت مقررات باشید. آن کسی بسیجی تر استکه مقررات را بیشتر رعایت می کند، به خاطر آنکه این فرد بیشتر از همه براینظام دل می سوزاند و مقررات، لوازم قطعی اداره درست نظام است.

از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جمع کثیری از بسیجیان نمونه 68/4/6

******

- سپاس وستایش و تمجید و تحسین فراوان خود را بر جوانان بسیجی مؤمن در سرتاسرکشور، این دلهای پاک، این دلهای تپنده با عشق به خدا، با ایمان به حقیقت،با اخلاق و با صفا، نثار می کنم.

از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع نیروهای شرکت کننده در مانور عظیم طریق القدس 76/2/3

******

- من به بسیجیان عزیز فعّال این کشور علوی و فاطمی، عرض می کنم؛ امیرالمؤمنین علیهالصّلاه والسلام را الگوی خودتان قرار دهید که بهترین و بزرگترین الگوبرای بسیجیان مسلمان در همه عالم، علی ابن ابیطالب علیه السلام است.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مدّاحان به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) 73/9/3

******

- روحیه بسیجی و معرفت بسیجی باید فراگیر شود تا این کشور بتواند بار سنگینی را که بردوش دارد که همان بار هدایت الهی و سعادت انسانهاست - به سرمنزل برساند،لذا بسیج تمام شدنی نیست.

از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان بسیج 71/8/27



سینا مهدی زاده

بیانات مقام معظم رهبری در خصوص حلقه صالحین


آلبوم تصاویر مقام معظم رهبری ، تصاویر حضرت آقا ، عکسهای امام خامنه ای ، خامنه ای به روایت تصویر ، عکسهای زمان جنگ آقای خامنه ای


این حلقات صالحین ، از کار های بسیار خوب و برجسته است که گسترش کمّی و کیفی آن باید مورد توجه قرار گیرد.

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای

 

 

یکی از مهمترین و برجسته ترین مظاهر فداکاری ، همین شجره طیبه بسیج است ، هم قبل از شروع جنگ تحمیلی ، هم در جریان دفاع مقدس این تجربه بسیار دشوار و سخت برای کشور و هم بعد از دفاع مقدس تا امروز ، در مقابل چشم دیدیم ؛ مسئله بسیج ، تجربه بسیج ، دارای برکات بسیار بزرگی بوده است و انشاء الله این برکات باید ادامه پیدا کند و ادامه پیدا خواهد کرد.

مقام معظم رهبری در ادامه سخنانشان فرمودند باید از آفت نسبت به خودمان پرهیز کنیم آفت غرور ، آفت تظاهر و ریاکاری، این آفات آفات مهلکی است . اگر چنانچه موفقیتی به دست می آوریم خدا را شاکر باشیم از خدا بدانیم ، برای ادامه آن از خدا کمک بخواهیم ؛ این هم یک مسئله ی اساسی که دچار غرور نشویم ، دچار اعتماد به نفس زیادی نشویم ، از خودمان ندانیم ، توکل به خدای متعال بکنیم.

توفیق ما، توانایی ما، شوق ما، ایمان و عشقی که در دل ماست همه صنع دست پروردگار است.

 

سینا مهدی زاده